دلتنگیها ودلنوشته های احسان برای فرزان
عاشقانه های دل برای بهترین معشوق دنیا
این هم رسم روزگارست کسی راکه عاشقانه وخالصانه دوستدارش هستی آوای دلت را گونه ای دیگر استجابت میکند..... آنهاوچیزهایی که فرزان مرا ازمن گرفتند بدانند که عشق من راازمن نتوانستند که
بگیرند.....
آنها وچیزهایی که فرزان مراازمن گرفتند بدانند وآگاه باشند که عشق و تمام امیدزندگانی من فرزانه تابه ابد درقلب احسانش جای دارد....
آنها وچیزهایی که فرزان مراازمن گرفتند بدانند وآگاه باشند که قانون طبیعت روزی این جفای را صدامیکند وغریبانه مینوازد آنچه را که امروزبرای دل عاشق احسان سازنمودند.....
حال آنها وچیزهایی که محبوب دلم راازمن جداساختند بدانند که روزی روزگار غریب
خواهد نوازید........
چون دلی عاشق راشکستند......
ای دل تا به کی صبوری از فراق دلبرودلدار.......
تا به کی ساعتها برای محبوب دل دلنوشته ها گفتنها ونبودنها وشکنجه ها ...
ای دل تابه کی صبوری......
دیگر خسته شده ام دنیا.......به ایست که میخواهم پیاده شوم.......... آری فرزان همیشه دوست داشتنی ام .......
بیاد روزهایی که دلم میخاست باهم باشیم ودرکنار هم.......
گل همیشه بهارزندگانی احسانش فرزانست وفرزانست وفرزان.............
تمامی گلهاتقدیم به زیباترین گل دوست داشتنی دنیا فرزانه عزیزم
فرزانه من ای گل همیشه بهار احسان یادش بخیر درست همین روزها بود که....
زمردنگین زیبای احسان گلی بوده همیشه بانام فرزان
سه شنبه 19 مرداد 1392برچسب:, :: 20:12 :: نويسنده : احسان خداوندا این چیست در وجود من که مرا همچون امواج خروشان در یا برای رسیدن به ساحل خویش به تلاطم می اندازد...
زنده نگه می دارد...
حتی برای لحظه ای برای خود بودنم را... خداوندا امده ام بی انکه خود خواهم،بی انکه مرا بخواهند....
برا ی زیستن،نه برای خود ،برای وجود دیگر،وجودی مثل خودم ،از جنس خودم ،از فکر خودم، از درد خودم...
من روشن نگه میدارد.
سو میزند را دیگر نمی یابم.
مرا به تو و تو را به من بازمیگرداند.
به ان کس ببخش که زندگی را به من بخشیده....
شنبه 19 مرداد 1392برچسب:, :: 22:7 :: نويسنده : احسان خدایا بگذار تا بگریم... مرا به آتش میکشد،مرا از هستی تو به نیستی خود میکشاند را از این دالان تنگ و خفقان که جز ناقوس مرگ نیست،همچون آتش فشان پر درد فریاد کنم ... خداوندا من به دنبال اشک هایم روانه میشوم،میروم،میروم و میروم... تا افق... تا انتها... زیستنم بشوییم. رفتن.... خدایا تنها آمده ام،بگذار تنها روم.بگذار من و تنهایی خویش این سفر را به پایان رسانیم. بستان.... تنهایی هم سراغم را نمیگیرد، خدایا من بدون تنهاییم، هیچ ام، تنهاییم وباز تنهایم... رفتنم نیست... تنهایی خویش بمیرم... شنبه 19 مرداد 1392برچسب:, :: 22:2 :: نويسنده : احسان
پنج شنبه 17 مرداد 1392برچسب:, :: 22:53 :: نويسنده : احسان پنج وارونه چه معنا دارد؟ پنج شنبه 17 مرداد 1392برچسب:, :: 22:39 :: نويسنده : احسان
خاطرات نه سر دارند و نه ته ...بی هوا می آیند تا خفه ات کنند . . . در زندگـﮯ بـرآﮮ هر آدمـﮯ ! پنج شنبه 17 مرداد 1392برچسب:, :: 22:54 :: نويسنده : احسان بنام صابرصبردهنده
چهار شنبه 16 مرداد 1392برچسب:, :: 19:40 :: نويسنده : احسان مرا در روزی بارانی دفن کنید تا آتش قلبم خاموش گردد و در
سه شنبه 15 مرداد 1392برچسب:, :: 19:4 :: نويسنده : احسان به رسم آن روزها میگویم که یادش بخیر... آری درخاطرم ماندگارهست برای همیشه ... افسوس که آنچه درخاطرم میپنداشتم .... افسوس وهزاران افسوس..... یادم هست خاطره آن روزازشهریورماه را....یادم هست تمام آن خاطراتی که گذشت......... یادم هست که همه جا میخواستم که با تمام وجود برایش باشم.... یادم هست وخواهد بود که چگونه عشق رادرهمین حوالی بر دارزدند..... یادم هست که چگونه برایم ارزشمند گونه دوستداشتنی بود وبه پاس همین رسم گونه ای دیگر با من...... خاطرم هست تمام خاطرات شیرین روزهایی که گذشت وتمام آنچه وتمام برنامه هاییکه که میخواستم برای داشتن یک زندگی شیرین برای اوباشد ودرآینده برای شیرینتر شدن روزها وشبهایی که به انتظار آمدنش نشسته بودم وبرنامه ریزی کرده بودم.... براستی چرا وبدینگونه برای عشق ارزش قایل میشویم ما آدمها.............. چگونه استـــ حال من… شنبه 11 مرداد 1392برچسب:, :: 11:46 :: نويسنده : احسان میدونی چرا میگن” دلت دریا باشه” پنج شنبه 3 مرداد 1392برچسب:, :: 21:15 :: نويسنده : احسان می خواهیم به شما یاد دهیم که کاری کنید صفرهای پول های خارج از بانک شما از صفرهای پول هایی که همسرتان در بانک دارد بیشتر شود، می خواهیم به شما بیاموزیم چگونه همسر و خانواده تان را پولدار کنید. تخصص شوهر شما چیست؟ پنج شنبه 3 مرداد 1392برچسب:, :: 21:3 :: نويسنده : احسان یادمان باشد اگر کسی دلبسته ماشد...یادمان باشد وقتی عاشقانه مارامیخواهد ووقتی تمام زندگی اوشدیم راحت ازاوعبورنکنیم... یادمان باشد وقتی برای او همه زندگانی اش خطاب میشویم اوراازخود نرنجانیم...شاید ما تمام امیدزندگانی اوباشیم.... یادمان باشد برای عشق اوارزش قایل بشویم وازاوبابی رحمی عبورنکنیم.... یادمان باشد شاید ماتنها دارایی زندگی اوباشیم وتنها امید زندگی برای او...... یادمان باشد وقتی او قدم بقدم برای ماعاشقانه وقت میگذارد بیشک تمام زندگی او شده ایم .... یادمان باشد برای عشق او ارزش قایل باشیم چون اگر بشکند بدجورشکسته است.... درست مثل من که دردانه دلم راکه فکرمیکردم برایم ارزش واحترام قایل هست مراارزان ارزان فروخت و اینگونه مزد عشق ومحبتیکه به تنها امید زندگانی ام راداشتم پاسخ داد..... براستی کاش این درد نصیب هیچکس نشود..... دلخونترین مجنون دنیا نام ....است......... چهار شنبه 2 مرداد 1392برچسب:, :: 22:20 :: نويسنده : احسان
درباره وبلاگ این وبلاگ برای کسیکه عاشقانه دوستدارش بودم وهستم هنوز!!!!وتمام وجودم ازآن اوشد راه اندازی شد. برای اوقاتیکه درکنارش نیستم ودلتنگش میشوم برایش مینویسم.ومیگویم که ان لحظات راکه درکنار ت نیستم ومحبتم رانثارت بنمایم بازهم دلتنگ توام ،قدم به دنیای مجازی بگذاروبدان که عاشقانه دلتنگ دیدارتو ام .بی بهانه بگویم نوشتن را دوست دارم بخاطر تو ای صدف زندگانی ام. اماافسوس ...که مرا شکست... من وباورهایم را... آنقدری که فکرمیکردم مرادوست دارد وبرایش ارزش دارم... نداشتم!!دوست داشتن من سبب گشت تا که....... اومرا به رایگان به غروری کاذب بفروشد... حرمتها شکسته شد ....وبی تردید برای شکستن حرمتها بدان شکل پشیمانی به همراه داشته است... حال آنچه که مانده است...یک دل شکسته ودنیایی غریب مانده است! دنیایی رنگین ازخاطراتیکه باهم داشتیم وارزوهاییکه دوست داشتم با هم به انهابرسیم ... شاید از احساسیکه من درقلب وتمام وجودم به او داشتم هیچگاه بحقیقت به یقین نرسید.شاید میگفت که دوست داشتن من را ازاعماق قلب به یقیین وباور رسیده است... اماگمان میکنم که .... فرزانه ام من به حال وهوای همان روزهای عاشقی اینجا می آیم وعاشقانه بازهم ازاحساسم مینویسم!!!!چون تمام دنیای احسانت بوده ای وهنوزهم آن اولینی !!!...این روزها وشبها وسال به سالی که برمن بگذشت با این باور که نبودنهایمان کنارهم باورشدنی نیست برمن بسیارسخت بگذشت... هنوزهم باورم نمیشود که چگونه رفتارشد با این دل احسانت... موضوعات آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان |
||
|