دلتنگیها ودلنوشته های احسان برای فرزان
عاشقانه های دل برای بهترین معشوق دنیا
به رسم آن روزها میگویم که یادش بخیر... آری درخاطرم ماندگارهست برای همیشه ... افسوس که آنچه درخاطرم میپنداشتم .... افسوس وهزاران افسوس..... یادم هست خاطره آن روزازشهریورماه را....یادم هست تمام آن خاطراتی که گذشت......... یادم هست که همه جا میخواستم که با تمام وجود برایش باشم.... یادم هست وخواهد بود که چگونه عشق رادرهمین حوالی بر دارزدند..... یادم هست که چگونه برایم ارزشمند گونه دوستداشتنی بود وبه پاس همین رسم گونه ای دیگر با من...... خاطرم هست تمام خاطرات شیرین روزهایی که گذشت وتمام آنچه وتمام برنامه هاییکه که میخواستم برای داشتن یک زندگی شیرین برای اوباشد ودرآینده برای شیرینتر شدن روزها وشبهایی که به انتظار آمدنش نشسته بودم وبرنامه ریزی کرده بودم.... براستی چرا وبدینگونه برای عشق ارزش قایل میشویم ما آدمها.............. چگونه استـــ حال من… نظرات شما عزیزان: شنبه 11 مرداد 1392برچسب:, :: 11:46 :: نويسنده : احسان
درباره وبلاگ این وبلاگ برای کسیکه عاشقانه دوستدارش بودم وهستم هنوز!!!!وتمام وجودم ازآن اوشد راه اندازی شد. برای اوقاتیکه درکنارش نیستم ودلتنگش میشوم برایش مینویسم.ومیگویم که ان لحظات راکه درکنار ت نیستم ومحبتم رانثارت بنمایم بازهم دلتنگ توام ،قدم به دنیای مجازی بگذاروبدان که عاشقانه دلتنگ دیدارتو ام .بی بهانه بگویم نوشتن را دوست دارم بخاطر تو ای صدف زندگانی ام. اماافسوس ...که مرا شکست... من وباورهایم را... آنقدری که فکرمیکردم مرادوست دارد وبرایش ارزش دارم... نداشتم!!دوست داشتن من سبب گشت تا که....... اومرا به رایگان به غروری کاذب بفروشد... حرمتها شکسته شد ....وبی تردید برای شکستن حرمتها بدان شکل پشیمانی به همراه داشته است... حال آنچه که مانده است...یک دل شکسته ودنیایی غریب مانده است! دنیایی رنگین ازخاطراتیکه باهم داشتیم وارزوهاییکه دوست داشتم با هم به انهابرسیم ... شاید از احساسیکه من درقلب وتمام وجودم به او داشتم هیچگاه بحقیقت به یقین نرسید.شاید میگفت که دوست داشتن من را ازاعماق قلب به یقیین وباور رسیده است... اماگمان میکنم که .... فرزانه ام من به حال وهوای همان روزهای عاشقی اینجا می آیم وعاشقانه بازهم ازاحساسم مینویسم!!!!چون تمام دنیای احسانت بوده ای وهنوزهم آن اولینی !!!...این روزها وشبها وسال به سالی که برمن بگذشت با این باور که نبودنهایمان کنارهم باورشدنی نیست برمن بسیارسخت بگذشت... هنوزهم باورم نمیشود که چگونه رفتارشد با این دل احسانت... موضوعات آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان |
||
|