دلتنگیها ودلنوشته های احسان برای فرزان
عاشقانه های دل برای بهترین معشوق دنیا
اگر دختر خانمی از تمامی امتیازهای ضروری بیبهره و تنها پولدار بود، بهتر است به سراغ او نروید، چراکه برخی از این افراد همه چیز را با پول میسنجند، حتی ارزش انسانها را. البته دختران ثروتمندی هم هستند که چنین میاندیشند و به سایر ارزشهای حقیقی زندگی واقفند.
مورد توجه اطرافیان قرار گرفتهاند، دیگرنیازی نمیبینند برای ارتباط با اطرافیان یا بهبود روابط اجتماعی تلاشی کنند. این گروه در مقابل دخترانی قرار دارند که علاوه بر زیبایی صورت، به سایر زینتهای اخلاقی، اجتماعی و محاسن پسندیده دیگر نیز مزین و آراستهاند. اشتباه نکنید، این موضوع با اهل مشورت بودن فرق دارد و نشانه متکی بودن افراد است. چنین دخترهایی پیش از انجام هر کاری و حتی مسائل جزئی و پیشپا افتاده از دیگران کمک میخواهند و هرگز حاضر نیستند روی پای خود بایستند. این صفت اخلاقی هم به توضیح نیاز ندارد و کاملا مشخص است. اگر با چنین دختری برخورد کردید، به این امید که او را میسازید و تغییر میدهید، نباشید! بهتر است طرف از ابتدا خصوصیتهای اخلاقی مناسبی داشته باشد. برخی از دختران همیشه به چشم یک رقیب به شما نگاه و خود را با مردان مقایسه میکنند. از سوی دیگر میخواهند همه چیز تحت کنترل آنها باشد و تنها به دنبال اهداف بلندپروازانه خود در زندگی هستند. میخواهند مردها را تحت کنترل خود بگیرند و برای او نقش یک معلم و بهویژه معلم اخلاق را در همه زمینهها ایفا کنند تا آن مرد را تغییر دهند!
این پسرها بیشتر از آنکه عاشق شما باشند، عاشق تجربه عشق و عاشقی هستند، بنابراین احتمال خیانت آنها چه پیش از ازدواج و چه پس از ازدواج زیاد است. چنین پسرهایی با چربزبانی و هفتخطبازی بهگونهای که خودتان هم متوجه نمیشوید خرج و مخارج هر سفر یا حتی کافیشاپ رفتنی را به گردن شما میاندازند و به نوعی فقط برای سوءاستفاده مالی به شما ابراز علاقه میکنند. اعتیاد شوخیبردار نیست و نمیتوان به امید قولی مبنیبر ترک به فردی معتاد دل بست؛ چرا که اغلب این افراد ثبات شخصیتی ندارند و زندگی را برای شما به یک جهنم واقعی تبدیل میکنند. اگر پسری مدام از این شاخه به آن شاخه پرید و کسب و کار مشخص و درست و حسابی نداشت، اما دائما از تواناییها یا آرزوهایش گفت، حتما از او دوری کنید.
خود را هم ندارند چه برسد به زندگی مشترک.
پدر و مادرش است، مطمئن باشید نمیتواند نقش یک مرد ایدهآل را در زندگی شما ایفا کند.
آینده بیندیشد و نگذارد از زندگی لذت ببرید، نه! این افراد زندگی را به کام شما تلخ میکنند و گاهی ابتداییترین انتظارات شما را هم برآورده نخواهند کرد، چراکه پای پول در میان است.
را سر خواهند برد. حالا انتخاب با خودتان است، آیا تحمل این همه یکنواختی و سکون را دارید؟ در یک رابطه باید هر دو طرف هم غمخوار یکدیگر باشند هم در شادیهای یکدیگر شرکت کنند، اما بودن با پسری که دائما از بیماری یا رنجهایش میگوید و همیشه در حال شکایت کردن از یک رنجشخاطر است، نمیتواند قابل تحمل باشد! این شک و تردیدها به توهین و بیاحترامی هم ختم میشود.
برای او تصمیم میگیرد و تعیین تکلیف میکند، در کنار خود تحمل کند.
میگویند، اما گاهی این مسئله به واقعیت میپیوندد، بنابراین اگر همیشه طرف مقابل شما برای کار و مسائل شغلیاش وقت داشت و شما برای او در درجه دوم اهمیت قرار داشتید، بدانید که نمیتواند مرد ایدهآلی باشد و یک روزی بالاخره کاسه صبر شما هم لبریز میشود و لب به شکایت میگشایید. نظرات شما عزیزان:
با سلام
انصافا وبلاگ پر باری داری بعضی مطالبش خیلی منو تحت تاثیر خودش گذاشت خوشحال می به وبلاگه من نیز سر بزنی گرچه روزهاست غمی در سینه دارم که دعای استجابت کم داره راستش در بی خبری از دوستی بسر می برم که منو وابسته به خودش کرده و همچون مرغی سرگردان و مریض احوال دوره خودم می گردم التماس دعا سه شنبه 26 شهريور 1392برچسب:, :: 15:10 :: نويسنده : احسان
درباره وبلاگ این وبلاگ برای کسیکه عاشقانه دوستدارش بودم وهستم هنوز!!!!وتمام وجودم ازآن اوشد راه اندازی شد. برای اوقاتیکه درکنارش نیستم ودلتنگش میشوم برایش مینویسم.ومیگویم که ان لحظات راکه درکنار ت نیستم ومحبتم رانثارت بنمایم بازهم دلتنگ توام ،قدم به دنیای مجازی بگذاروبدان که عاشقانه دلتنگ دیدارتو ام .بی بهانه بگویم نوشتن را دوست دارم بخاطر تو ای صدف زندگانی ام. اماافسوس ...که مرا شکست... من وباورهایم را... آنقدری که فکرمیکردم مرادوست دارد وبرایش ارزش دارم... نداشتم!!دوست داشتن من سبب گشت تا که....... اومرا به رایگان به غروری کاذب بفروشد... حرمتها شکسته شد ....وبی تردید برای شکستن حرمتها بدان شکل پشیمانی به همراه داشته است... حال آنچه که مانده است...یک دل شکسته ودنیایی غریب مانده است! دنیایی رنگین ازخاطراتیکه باهم داشتیم وارزوهاییکه دوست داشتم با هم به انهابرسیم ... شاید از احساسیکه من درقلب وتمام وجودم به او داشتم هیچگاه بحقیقت به یقین نرسید.شاید میگفت که دوست داشتن من را ازاعماق قلب به یقیین وباور رسیده است... اماگمان میکنم که .... فرزانه ام من به حال وهوای همان روزهای عاشقی اینجا می آیم وعاشقانه بازهم ازاحساسم مینویسم!!!!چون تمام دنیای احسانت بوده ای وهنوزهم آن اولینی !!!...این روزها وشبها وسال به سالی که برمن بگذشت با این باور که نبودنهایمان کنارهم باورشدنی نیست برمن بسیارسخت بگذشت... هنوزهم باورم نمیشود که چگونه رفتارشد با این دل احسانت... موضوعات آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان |
||
|